دیشب فهمیدم زندگی خیلی عجیبتر از چیزیه که فکرشو میکنیم...
مثلا چیزایی که شاید قبلا برات مثل یه آرزو بود دیگه حتی اگه بهتر از قبل اتفاق بیفتن برات اصلا مهم نیستن و این تغییر دلیلش یا گذر زمانه یا تغییر نگرش تو و یا اینکه تو دیگه خودت نیستی... و خیلی چیزای دیگه
نمیتونم چیزی بنویسم بیخودی دارم با کلمهها بازی میکنم
فقط کاش به چیزایی که میخوایم همون موقع که ذوقشو داریم برسیم
+ دیشب فائزه رو حسابی سر کار گذاشتم خیلی حال داد البته کلی بهم بد و بیراه گفت😁