چند روز پیش با یکی از دوستام حرف میزدم بهش گفتم هر کی درد و دلی داره یا حرفی میاد به من میگه؛ چه اعضای خانواده چه دوستام...
بعد گفت خوشبحالشون پس که دارن تو رو
ولی امشب به شدت بابت مشکلی که برای یکی از عزیزترینهام پیش اومده به شدت ناراحتم و وقتی یاد یکی از حرفاش میفتم بی اختیار بغض میکنم و گریهم گرفت الان که مینویسم🥺
راستش خیلی خستهم دلم میخواست توان داشتم میتونستم مشکلات همه رو حل کنم
کاشکی یکی بود راحت درد و دلای خودمو بهش میگفتم
من ازون آدماییم که گاهی با گوش دادن به یه آهنگ یا نوحه ناخوآگاه یاد یه چیزی میفتم
مثلا یاد اولین باری که گوشش دادم، یاد شخصی که برام فرستادتش؛ یاد مکانی که اونجا اونو گوش دادم و...
امشب داشتم یه مداحی از نریمانی گوش میدادم اولش اینجوری شروع میشه: دیدی هر جوری که شد اومدمو...
با این مداحی بلااستثنا یاد اربعین ۱۴۰۲ میفتم
منو فاطمهزهرا گوشش میدادیم با هندزفری مشترک
یا یاد ورودی کربلا؛ وقتی که بعد اذان صبح فقط دو ساعت خوابیدیم و بعدش رفتیم سمت کربلا و قبلش فکر میکردم دیگه پاهام همراهیم نمیکنه ولی مگه میشه امام حسین نخواد و نشه؟؟
ولی امسال نشد برم؛ از اول ماه صفر میترسیدم نگاه تقویم کنم و تا ۵ روز قبل از اربعین ناامید نبودم اصلا
اولش تقصیر رو میگذاشتم سر مسائل مختلف
بعدش گفتم شاید قرار بود اگه برم بر اثر گرما بمیرم که البته اصلا هم بعید نبود😂😂
بعد گفتم خودم تلاشی نکردم شاید
ولی بعدش به این نتیجه رسیدم لیاقتشو نداشتم که برم و از خودم بدم اومد....
برم بخوابم فقط، دیشب اصلا نخوابیدم چون رفته بودیم استخر دقیقا ۶ ساعت شنا کردم😵💫 انقدر زیرآبی رفتم که صدام گرفته بود و دیشب نمیتونستم نفس بکشم😂😂😂