دیروز فکر خیلی آشفته و متزلزلی داشتم
هم خیلی بد خوابیده بودم و هم با گلودرد بیدار شدم که آخر نفهمیدم سرماخوردگیه یا بخاطر بوی رنگ، آخه یه هفتهست درگیر نقاشی خونه بودیم و این یه هفته وضعیت خونه خیلی بهم ریخته بود آرامشم کم شد🤦🏻♀️
و خب بدتر از همه دلخوریم از یه دوست بود نمیخوام و نمیتونم بنویسم چرا...
اخرم همهی اینا دست به دست هم داد که عصبانیتمو سر یه بنده خدایی خالی کنم بیجهت و الان که بهش فکر میکنم از رفتاری که داشتم خجالت میکشم البته خودشم مقصر بود ولی من باید خویشتندارتر میبودم
هر چند اخرش هر دومون از هم عذر خواستیم
برای آروم شدن اعصابم فقط قدم زدن حالمو خوب میکرد و این شد که رفتم قدم زدم خوب بود نتیجه داد خداروشکر
دارم غرور و تعصب میخونم خیلی بهتر از فیلمشه، یکم مونده که تموم بشه
تصمیم گرفتم از نمایشگاه فقط صلحی که همه صلحها را بر باد داد رو بخرم ولی آیا میتونم؟؟ قطعا نه😅🤦🏻♀️
چند روز پیش یه فیلم با ژانر تریلر_ رواتشناختی دیدم خیلی خوشم اومد