نعمت نوشتن
دیروز صبح اعصابم بهم ریخته بود از چند تا از فالورام سر یه موضوعی؛ انقدر که بعد از نماز صبح نشستم کلی نوشتم که استوری کنم راجب ناراحتیم و یجورایی گلایه؛ کلی نوشتم ولی همین که تموم شد پشیمون شدم😐 ترسیدم کسی ناراحت بشه و بیخیال شدم
به فاطمه گفتم من دیوونهم کلی نوشتم استوری بذارم پیجم ولی پشیمون شدم؛ براش متنو فرستادمو جریانو گفتم گفت که بنظرم نوشتهت جوری نیست که کسی ناراحت بشه و خیلی محترمانهس ولی نمیخوای استوری کنی بزن بلاکشون کن😂 منم گفتم نه بابا زشته بلاک...
اینو نوشتم که بگم چه نعمت بزرگیه نوشتن؛ اگه نمینوشتم همچنان ممکن بود اعصابم بهم ریخته باشه
واقعا بارها شده خیلی از یه موضوع ناراحت باشم و همین نوشتن چیزای ساده حالمو خوب کرده.
یکی از دوستام چالش صد روز شکر گزاری گذاشته بود و میگفت هر روز بخاطر یه نعمت خدا رو شکر میکنم؛ من نمیخوام چالش بذارم ولی الان بخاطر این نعمت از خدا تشکر میکنم🧡
شب بخیر