مطالعهی نیمهشب
سالها پیش لیستی از کتابایی که میخواستم بخونم رو نوشته بودم توی یه دفترچه یادداشت که خیلی جاها همراهم بود و برنامهریزیهام رو اونجا مینوشتم؛ اونموقع هنوز عادت نداشتم به نوشتن برنامههام توی گوشی.
خیلی از کتابای اون لیست خونده نشدن شاید به این دلیل که ضائقهی مطالعهی من کم و بیش تغییر کرد؛ توی اون لیست کتابی بود از استاد شجاعی به اسم کمی دیرتر. اون کتاب هم نخونده باقی موند تا امسال دههی محرم؛ یکی از دوستای کتابخون مجازیم به اسم پریسا معرفیش کرد و گفت که از طاقچه خونده؛ همون دوستم بود که اپلیکیشن بهخوانو معرفی کرد و توی بهخوان کتابهایی رو که خونده بود چک کردم تقریبا همعلاقه هستیم انگار؛ البته تا حدودی؛
امشب گفتم از طاقچه یه کتاب بخونم؛ علیرغم اینکه چند وقتیه دلم نمیخواد ایبوک بخونم یه اشتراک بینهایت سه ماهه خریدم چند وقت پیش و گفتم امشب لااقل یه کتاب بخونم تا اشتراک تموم نشده😅 بین کتابایی که دانلود کرده بودم این کتاب روانتخاب کردم؛ شروعش داشت بد نبود ولی جوری هست که آدم دلش بخواد ادامه بده و ذهنش یه مقداری درگیر میشه.
ولی تا تموم نشده نمیتونم نظری بدم.
ادامشو میذارم برای فردا و الان یکم به کارای عقب افتادم برسم.
البته دلم میخواست ادامه طبل آیاکاشیو بخونم ولی اونم بمونه برای فردا؛ فقط ۲۰ صفحه مونده دیشب خواستم بخونم فاطمهزهرا نگذاشت چون از طرح جلدش میترسه; میگه یهولاییه😐🤣 و مجبورم کرد کتابو بذارم جایی که نبینتش🤦♀️🤦♀️
عنوانو نوشتم مطالعهی نیمهشب یاد کتابخانهی نیمه شب افتادم😅 خیلی مشتاق خوندنشم🙄