بر باد رفته
این روزا دارم بربادرفته رو میخونم؛ طولانیترین کتابی هست که تا الان خوندم( البته در حال خوندنم)؛ حدودا 1500 صفحه; امیدوارم ارزش خوندن داشته باشه آخه وقت زیادی ازم میگیره با این حجم زیاد و در آخر از خوندنش پشیمون نشم🙏
کتاب سرگذشت عشق بیسرانجام اسکارلت قهرمان کتاب هست به اشلی؛ پسری که شخصیتی کاملا متفاوت داره با اسکارلت؛ به شخصه تا اینجای کتاب خیلی از شخصیت اسکارلت خوشم نمیاد؛ دختری که تمام ارزش های دختر بودن در زیبایی ظاهری و جلب توجه و جذب کردن پسرها میدونه؛ به حدی که خیلیا عاشق اون هستن نه صورتیکه هیچ بویی از فرهنگ نبرده و در مقابل اشلی پسری فرهیخته و بااصالت هست از خانوادهای با فرهنگ؛ اشلی قراره با دخترخاله ش ملانی ازدواج کنه و وقتی این خبر به گوش اسکارلت میرسه خیلی بهم میریزه و با خودش میگه امکان نداره اشلی ملانی؛ دختری که ظاهری معمولی ولی قلبی مهربون داره (البته مورد دوم نظر اسکارلت نیس آخه خیلی خودخواهه و از ملانی متنفره) رو به من ترجیح بده و همین موضوع باعث میشه که این علاقه رو با اشلی در میون بگذاره ولی اشلی نمیتونه به ملانی خیانت کنه و عشق اسکارلت رو رد میکنه و ...
اسکارلت وقتی عشق خودش رو بر باد رفته میدونه طی یه تصمیم یهویی برای انتقام از اشلی به خواستگاری چارلز برادر ملانی و نامزد هانی (خواهر اشلی) جواب مثبت میده در صورتیکه از اون متنفره و خیلی زود این ازدواج سر میگیره... و بعدها اون ازدواج یهویی برای اسکارلت چیزی جز پشیمونی نداره و براش مثل یک خواب میمونه...
این کتاب علاوه بر عشق بربادرفته ی اسکارلت و داستان زندگی اون در بستر جنگهای داخلی آمریکا نوشته شده که برای من جالبه؛ در کمتر از دو ماه اسکارلت بیوه میشه آخه چارلز توی جنگ به شدت بیمار میشه و میمیره و توی جامعه ی اون زمان آمریکا زنان بیوه هیج جایگاهی ندارن؛ اونا باید کاملا مراقب رفتار خودشون باشن و تا آخر عمر حق پوشیدن لباس شاد ندارن؛ اجازه ی خندیدن ندارن و چیزای دیگه؛ با توجه به شرایط کنونی امریکا این موضوع خیلی دور از ذهن خوانندهس البته قبلنم با دیدن مستند ایکسونامی یه مقداری آشنایی پیدا کرده بودم با وضعیت اجتماعی آمریکا توی قرن های گذشته و برام خیلی جالب بود.
کتاب هنوز تموم نشده پس ادامه دارد...