این روزهای من.....

آخرین مطالب
  • ۰۳/۰۲/۰۳
    ...
  • ۰۳/۰۱/۲۷
    ...
  • ۰۲/۱۲/۲۱
    ...
  • ۰۲/۱۲/۱۱
    ..

...

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۲، ۰۳:۳۶ ق.ظ

داره بارون میاد و مثل همیشه بارون بهم یه آرامش خیلی خاص میده

هر چند الان این ارامشم با احساس تلاطمی که توی وجودمه در تضاده و شایدم یجورایی باعث تسکین این احساس باشه

یه چالش بزرگ بوجود اومده البته گویا برای من به نسبت دیگران این چالش بزرگتره و هنوز فرصت نکردم با خواهرجان حرف بزنم چون تنها نشدیم با هم و دلم میخواد بدونم حس اون چیه و ایا این حس و نگرانی رو که من دارم داره یا نه؟ چون فقط با اون راحتم و حتی اگه حس واقعیمو بگم هیچ قضاوتی نمیکنه

هر چند این چالش یه اتفاق خیلی شیرینه خیلی شیرین ولی خب من دلم نمیخواد اهل تصنع باشم دلم میخواد صادق باشم و رفتارم؛ احساسم و... صادقانه باشه

شاید ایراد باشه شایدم حسن؛ ولی هیچوقت نتونستم هیچ شخصیو تصنعی دوست داشته باشم؛ بخاطر دل خود طرف یا بقیه؛ اگه کسی رو دوست داشته باشم جوری احساسمو بهش ابراز میکنم که واقعا اون حس وجود داشته باشه و نمیتونم به دروغ حتی یه دوست داشتن ساده رو بگم و همیشه فکر میکنم اگه مجبور بشم این کارو کنم انقدر تصنعیه که همه متوجه میشن...

حتی گاهی شاید بخاطر این موضوع بقیه فکر کنن آدم سردی باشم در صورتیکه اینجوری نیست و بنظرم وقتی به دروغ و یا عدم اطمینان از حست؛ احساسیو ابراز کنی اول به خودت توهین کردی بعد به طرف مقابل...

مثلا احساسمو به فاطمه‌زهرا جوری نشون میدم که شاید از نظر بقیه دیوانه‌وار باشه😂

بگذریم ولی واقعا از خدا میخوام اون آرامش خاطریو که باید بهم بده...

و مطمئنم این اتفاق خیلی زود میفته🧡

 

چند روزه دارم اِما میخونم و فکر نمیکردم دوستش داشته باشم ولی میشه گفت تقریبا دوستش دارم و کمتر از ۵۰ صفحه مونده که تموم بشه و دلم میخواد همین امشب تموم بشه با اینکه قبلا فیلمشو دیدم؛ فیلم رو خیلی کمتر از کتاب دوست داشتم و مثل همیشه معتقدم هیچ فیلمی که برگرفته از کتاب باشه نمیتونه حق مطلب رو ادا کنه و الانم دقیقا همین جور شد..

و اشتباه کردم اول فیلمو دیدم بعد کتابو خوندم دیگه هیچوقت این اشتباهو نباید مرتکب بشم؛ برای غرور و تعصبم چنین اشتباهی کردم و از فیلم اصلا خوشم نیومد و تصمیم گرفتم هیچوقت کتابشو نخونم ولی الان شاید به زودی اون رو هم بخونم.

اینو هم بگم واقعا دنیای جین استین خیلی با رنگ و لعاب‌تر از دنیای برونته‌هاست؛ فضای کتابای برونته‌ها چنان دارکه و ناکام که گاهی وسط کتاب دلت میگیره و خسته میشی با اینکه داستان جذابه و کاش میشد اون فضا یکم ملایم‌تر به قلم کشیده میشد تا جذابیت داستان رو تحت شعاع قرار نده

کلیسا و تعلیماتش نقش خیلی خیلی پررنگی توی نگاشته‌های برونته‌ها داشته که خیلی نامطبوع و کسالت‌آوره، خیلی...

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۲۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی